شورای شهر
تعریف شورای شهر
بنا بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورا یکی از ارکان نظام میباشد و یکی از ویژگیهای خاص شهرداریها، حضور شورای شهر با این امکانات در کنار شهرداریها است. تأکید قانون اساسی به شکلی است که از آن اجبار به وجود شورای شهر را میتوان یافت. هر چند وزارت کشور در زمانی که شورای شهر وجود ندارد به قائم مقامی از آن مسئولیت دار وظایف است، ولی بنا بر تاکیدات و فهم از اصل ۱۰۳ قانون اساسی، ماده ۴۱ و دستور ماده ۴۲ و ۴۳ و ۴۴ همان قانون، نوعی مخالفت با دائمی بودن قائم مقامی وزارت کشور را میتوان یافت
تاريخچه شورای اسلامی شهر
تشكيل شوراها به عنوان يكي از برنامه های اصلی انقلاب اسلامی در دوران مبارزه از سوی امام خمينی رهبر كبير انقلاب عنوان گشت و اين موضوع به يكی از خواست هاي مردم در طول دوران مبارزه تبديل گرديد.
با پيروزی انقلاب اسلامي و تشكيل اولين مجلس خبرگان برای تدوين قانون اساسی و با تلاش پيگير و مجدانه حضرت آيت الله طالقانی اصل ششم، هفتم و اصول يكصدم الی يكصد و ششم قانون اساسي موضوع شوراهای اسلامی به عنوان يكی از اركان نظام جمهوری اسلامی ايران مطرح و تثبيت گرديد.
در همان حال روزهاي آغازين انقلاب اسلامی و پيرو يك مصوبه از سوی شورای انقلاب و با تلاش جهاد سازندگی شوراهای اسلامی روستا و شوراهای اسلامی كار تشكيل گرديد. اما اين شوراها به دليل بحران های روزهای آغازين انقلاب و عدم وجود قانون مناسب متوقف ماند.
اولين قانون شوراهای اسلامی كشور در سال 1361 از تصويب مجلس شورای اسلامی گذشت. پس از آن اين قانون در 5 نوبت دستخوش تغييرات و اصلاحاتی گرديد و نهايتاً آخرين اصلاح آن در پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي در سال 1375 انجام شد.
پس از تشكيل دولت آقای خاتمی مقدمات انتخابات شوراهای اسلامی فراهم شد و در 17 اسفند سال 1377 اولين دوره انتخابات سراسري شوراهاي اسلامي كشور با استقبال چشمگير مردم در بيش از 40 هزار حوزه انتخاباتي برگزار گرديد و نهايتاً حدود 200 هزارنفر از منتخبين مردم جهت اداره امور شهرها و روستاهاي كشور به عنوان عضو شورای اسلامی شهر يا روستا برگزيده شدند.
شروع به كار شوراهای اسلامي از 9 ارديبهشت سال 1378 و همزمان با پيام تاريخی حضرت امام در خصوص شوراها و با صدور پيام ويژه ای از سوی مقام معظم رهبری و سخنان اميد بخش رياست محترم جمهوری آغاز گرديد.
وظايف شوراهای اسلامی شهر در قوانين و مقررات
اولين وظيفه شورا ، انتخاب شهردار برای مدت چهار سال
دومين وظيفه شورا ، بررسی و شناخت كمبودها و نيازها و نارسايی های اجتماعی فرهنگی ، آموزشی ، بهداشتی ، اقتصادی و رفاهی
سومين وظيفه شورا ، نظارت بر حسن اجراي مصوبات و طرح های مصوب در امور شهرداری و ساير سازمان های خدماتی است
چهارمين وظيفه شورا ، همكاري و تعامل با مسئولين اجرايي و نهادها و سازمان هاي مملكتي
پنجمين وظيفه شورا ،برنامه ريزي پيرامون نحوه مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعي ، اقتصادي ، عمراني ، فرهنگي آموزشي و ساير امور رفاهي
ششمين وظيفه شورا ، تشويق و ترغيب مردم در خصوص گسترش مراكز گردشگري و تفريحي ، ورزشي و فرهنگي با هماهنگي دستگاه هاي ذيربط تعريف گرديده است
هفتمين وظيفه شورا ، اقدام در خصوص تشكيل انجمن ها و نهادهاي اجتماعي ، امدادي ، ارشادي و تاسيس تعاوني هاي توليد و توزيع و مصرف
هشتمين وظيفه شورا ، نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمايه و دارايي هاي نقدي ، جنسي و اموال منقول و غير منقول شهرداري و همچنين نظارت بر حساب درآمد
نهمين وظيفه شورا ، تصويب آيين نامه هاي پيشنهادي شهرداري پس از رسيدگي به آنها با رعايت دستور العمل هاي وزارت كشور مي باشد
دهمين وظيفه شورا ، تاييد صورت جامع درآمد و هزينه هاي شهرداري است
يازدهمين وظيفه شورا ، همكاري با شهردار جهت تصويب طرح حدود شهر با رعايت طرح هاي هادي
بايدها و نبايدهای انتخابات شورای شهر
تجربه نشان داده است كه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از اهميت بالايی برخوردار است. اين انتخابات در كلانشهرها و به خصوص تهران ميتواند تاثيرگذاري بالايی در هدايت مديريت شهری برای توسعه و تعالی شهرها داشته باشد. همچنين اين انتخابات از اين جهت كه يك پارامتر مهم براي سنجش وزن اجتماعی جريانهای سياسی محسوب ميشود نيز اهميت دارد.
اصلاحطلبان در پي اين انتخابات ميتوانند بسنجند كه از چه وزن اجتماعي در افكار عمومی برخوردار هستند و به عبارتي اصلاحطلبان ريزش رای داشتهاند يا رويش راي. ضمن اينكه انتخابات شورای شهر دوم كه در نتيجه آن ليست آبادگران در تهران رای آورد و احمدینژاد به عنوان شهردار انتخاب شد، موجب شد كه اين جايگاه سكوی پرتابی برای او شود تا از خيابان بهشت، كاخ پاستور را نشانه بگيرد. اين مساله نشان ميدهد كه اين انتخابات داراي تاثير غيرمستقيم بالايي در عرصه سياسی كشور نيز هست. در انتخابات شورای شهر دوم بود كه اصولگرايان روحيه گرفتند و باور كردند كه ميتوانند اصلاحطلبان را به حاشيه برانند.
در همان انتخابات نيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه نه رای بالای اصولگرايان بلكه قهر مردم از صندوقهاي راي عاملي شد كه ليست آبادگران با آراي بسيار پايين در تهران راي بياورد و تعدد ليست اصلاحطلبان در نتيجه انتخابات تاثير عمدهای داشت و سبب شد تا بدنه رای اصلاحطلبان دچار سردرگمي شود. آنچه به عنوان اشتباهات اصلاحطلبان در ادوار گذشته انتخاباتی برشمرده شد خود می تواند راهكار اصلاحطلبان را براي انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال 96 مشخص كند. اصلاحطلبان در اين انتخابات راهی ندارند جز اينكه با ليست واحد به استقبال انتخابات بروند. حتي اگر كسانی دغدغهها، نگرانی ها و مشكلاتی با مجموعه و شكل كار انتخاباتی داشته باشند، نبايد انسجام و وحدت ميان خود را از بين ببرند و در واقع چنگال به صورت همديگر بكشند.
بهترين مدل در شرايط كنونی برای اصلاحطلبان همان مدلی است كه در انتخابات مجلس شورای اسلامی به كار گرفته شد و آن تشكيل شورای عالی سياستگذاری اصلاحطلبان بود. طبق اين مدل اصلاحطلبان بايد به ليست واحد دست يابند تا زمينه دلسردی و قهر مردم با صندوقهاي رای فراهم نشود و مشاركت مردمي افزايش يابد. از اين طريق اصلاحطلبان بايد بكوشند تا مشاركت حداكثري مردم در انتخابات را در فرهنگ سياسي كشور نهادينه كنند و به اين ترتيب گام سوم خود را نيز مستحكمتر بردارند. علاوه بر اينكه اصلاحطلبان بايد تمركز خود را بر ارايه ليست واحد بگذارند بايد بكوشند تا ليستي قوي و كارآمد به مردم معرفي كنند. از اين رو تعيين شاخصهايی برای انتخاب افراد براي كانديداتوری انتخابات شوراهای شهر و روستا پر اهميت خواهد بود. از بين اين شاخصه به چند مورد می توان اشاره كرد.
اولا چهرههايی بايد براي اين امر برگزيده شوند كه از دانش و توان لازم و مرتبط با مديريت شهري برخوردار باشند. همچنين اين افراد بايد از بين كسانی انتخاب شوند كه پاكدستي آنها مسلم شده و به دنبال رانت و منافع شخصی خود نباشند و پايبند به آرمان اصلاحطلبی باشند. همچنين تشكلهای اصلاحطلب در اين انتخابات بايد از سهمخواهی پرهيز كنند. در ادوار گذشته انتخابات شوراهای شهر و روستا و مجلس دهم افرادی در بين ليست اصلاحطلبان بودند كه از پايبندي حزبي لازم برخوردار نبودند و تيشه به ريشه جريان سياسي زدند كه با راي بدنه اجتماعي آن توانسته بودند بالا بيايند. در انتخاب شهردار فعلي افرادي بودند كه با ليست اصلاحطلبی بالا آمدند اما به گزينه اين جريان رای ندادند و ديديم كه همين موضوع چگونه توانست سرنوشت مديريت شهری را تغيير دهد. در مجلس دهم هم مشابه چنين اتفاقی رخ داد.
بنابراين به صرف اينكه فردي گزينه راي آوري است نبايد در ليست اصلاحطلبان قرار بگيرد. بنابراين اصلاحطلبان بايد توجه كنند كه علاوه بر توجه به امكان رای آوری از نظر پاكدستی و هويت اصلاحطلبانه افرادی مطمئن را انتخاب كنند. اميد است كه با انسجام و دقت در سياستگذاری در انتخابات شورا های اسلامی شهر و روستا بتوان هر چه بيشتر به كارآمدی اين نهاد دموكراتيك كمك كرد.